💢هویت بصری، معرف رسانه ملی
از لحاظ بصرى هویت در معناى عام به وجه تمایز نسبى گفته مىشود. به عنوان مثال وجه تمایز انسان نسبت به گیاه در معناى خاص وجه تمایز انسانها نسبت به یکدیگر نیز هویت خاص آنها محسوب مىشود.
یک شبکه تلویزیونى در حالت عام از یک شبکه رادیویى یا پرده سینما متمایز و داراى تفاوت است اما براى ایجاد قدرت تشخیص بین شبکهها براى مخاطب، هر شبکه باید داراى هویت خاص خود نیز باشد.
پس اولین کارکرد هویت بصرى شبکه، متمایز کردن آن از سایر شبکهها است، اما در عین حال میتوان دامنه این تمایز را به قدرت تشخیص رسالت شبکه نیز بسط داد. یک هویت بصرى موفق علاوه بر تمایز اسمى به تمایز محتوایى نیز مىپردازد یعنى رسالت شبکه را از لحاظ محتوایى نیز مشخص مىسازد که آیا این شبکه خبرى است یا تفریحى یا هنرى.
وجوه تمایز کارکردى، محتوایى، خاستگاهى، سنى و حال و هوایى در هر شبکه نسبت تاثیر متفاوتى دارد که مستقیماً با فلسفه وجودى آن شبکه ارتباط دارد.
سادهترین و متقدمترین روش براى ایجاد هویت بصری شبکه طراحى نشانه یا لوگو براى شبکه بوده است. در زمانى که تمام برنامههاى تلویزیونى در یک استودیو و در برابر یک دوربین اجرا و مخابره مىشدند، با نمایش حروف اختصارى در کنار صفحه تلویزیون ماهیت خبرى یا آموزشى یا تفریحى آن را مشخص مىکردند.
زمینه هاى مشکى، خاکسترى یا مصور پشت سر مجرى نیز کارکردى مشابه داشت. در سالهاى بعد برنامههاى علمى-آموزشى با زمینه آبى-خاکسترى خنثى نوعى کدگذارى رنگى براى این محتوا ایجاد کردند بطورى که برنامههاى تفریحى که براى شوخى با علم نیز ساخته شده بودند همین طیف رنگى را به عنوان هویت علمى برنامه مورد استفاده قرار مىدادند.
اورسن ولز با استفاده از عوامل ماهوى آشناى یک برنامه خبرى رادیویى در نمایش رادیویى “جنگ دنیاها” توانست نیویورک را به آشوب بکشد.
همانطور که قبلا گفته شد هویت بصری باید داراى نشانههایى باشد که وجوه تمایز آن رسانه را نمایش دهد و براى مخاطب، آشنا و قابل فهم باشد. به عنوان مثال استفاده از پرفراژ کناره فیلم سلولوییدى سالهاست به عنوان یک نشانه براى سینما مورد استفاده قرار گرفته و مخاطب به راحتى متوجه اشاره بصرى آن مىشود. در کنار این موضوع خاستگاه آن رسانه نیز باید مشخص شود. این موضوع با استفاده از حروف یا کلمات یا نمادهاى ملى قابل اجراست. رده سنى مخاطب نیز از عوامل مهمى است که مىتوان به این وسیله مشخص کرد.
نکته آخر حال و هواى شبکه است. طنز است یا مذهبى؟ جدى است یا تفریحى؟
اورسن ولز با استفاده از عوامل ماهوى آشناى یک برنامه خبرى رادیویى در نمایش رادیویى “جنگ دنیاها” توانست نیویورک را به آشوب بکشد. این در حالى بود که در ابتداى نمایش اعلام شده بود که این یک برنامه رادیویى است. مىتوان از این موضوع چنین استنباط کرد که قدرت نشانهها از کلام هم بیشتر است. مخصوصاً زمانى که نشانهها بصرى باشند.
این موضوع از تعاریف و توضیحات بالا قابل استخراج است.
با توجه به وجه تمایز هر شبکه باید هویت بصرى آن را مطالعه کرد. وجوه تمایز کارکردى، محتوایى، خاستگاهى، سنى و حال و هوایى در هر شبکه نسبت تاثیر متفاوتى دارد که مستقیماً با فلسفه وجودى آن شبکه ارتباط دارد. بنابراین باید هویت بصرى هر شبکه را با توجه به عوامل فوق جداگانه ارزیابى کرد که از حوصله این مصاحبه خارج است.
استفاده از نشانه هاى بصرى آشنا، حروف، رنگهاى بومى و نمادهاى ایرانى مىتواند این نقطه قوت را رقم بزند.
مهمتر از همه اینها بازخوانى حافظه بصرى معاصر مردم ایران باید اولویت اول یک طراح هویت بصرى باشد. یک طراح باید در کوچه و خیابانهایى که مخاطبانش در آن زندگى مىکنند راه برود و نشانههاى بصرى را به ذهن بسپرد. به عنوان مثال در حال حاضر یک شهروند ایرانى عادى در طول روز چه چیزهایى را مى بیند؟
پیدا کردن نشانههاى بکر و در عین حال آشنا براى مخاطب مىتواند منشا ایجاد گرافیک و انیمیشن قوى رسانهاى باشد.
✍️منبع: @resanehenghelab
📌گفتمان علمی فرهنگی دانشگاه گلپایگان
🔸golpayegan university of technology