پنج شنبه, ۱۳ مهر , ۱۴۰۲

واکنش به هزینه‌های نجومی و نامتعارف جشنواره فجر ۹۵ - گفتمان علمی فرهنگی دانشگاه گلپایگان

واکنش به هزینه‌های نجومی و نامتعارف جشنواره فجر ۹۵

22430054_1456767431074218_7189303331087450112_n

  • نوزده میلیارد تومان! مُهری که با جوهری به رنگ قرمز در زیر برگه ناکارآمدی سی و پنجمین جشنواره فجر کوبیده شد.

    چند روز قبل، خبرگزاری ایلنا با اشاره به این مطلب که درخواستی را در سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات در خردادماه سال جاری مبنی بر دسترسی به میزان بودجه و هزینه‌های سی و پنجمین دوره جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر ثبت کرده است، اعلام کرد: این سامانه پس از پنج ماه بودجه این جشنواره را اعلام کرده است. بر اساس این گزارش که مورد تایید سازمان سینمایی نیز قرار گرفته است، بودجه سی‌ و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش ملی مبلغی حدود ۱۱ میلیارد تومان و در بخش جهانی بیش از ۸ میلیارد تومان بوده است.

    جشنواره‌ای که در سال چهارم دولت یازدهم و پس از چندسال متوالی آزمون و خطا، منجر به پدیده‌ای توخالی و متاسفانه به همراه هزینه‌های گزاف شرم‌آور شده است. جشنواره‌ای که برخی از مدیرانش به مانند کودکی نوپا شوق امتحان کردن برنامه‌های متنوعی را -البته با هزینه دولتی- رقم زده‌اند. تجربه جدا نمودن بخش بین‌الملل از جشنواره فیلم فجر به گونه‌ای نشان از عدم درک صحیح مدیران مربوطه از اقدامات این چنینی می‌باشد. چراکه متاسفانه شاهد یک اتفاق ناخوشایند و بیهوده در بستر مهم‌ترین جشنواره فیلم کشورمان بوده‌ایم.

    حال از مسایل کارشناسی نشده این تجزیه بیهوده که بگذریم، پشت دست‌انداز هشت میلیاردی‌اش به ناچار قدم‌هایمان سست شده و نگاهی به عقب می‌اندازیم که مگر چه سفارش داده بودیم که این صورت حساب وحشتناک را به ما داده‌اند؟ آیا با این تغییر شیوه و مصرف این مبلغ گزاف، اتفاق خاصی برای سینمای ایران در ابعاد داخلی و بین‌الملل رقم خورده است؟ آیا به دستاورد جدیدی رسیده‌ایم؟ پس چگونه می‌شود میلیاردها تومان از سرمایه ملی کشور را که می‌توانست تبدیل به فیلم و یا فیلم‌هایی از ایران در سینمای جهان شود را که حرفی برای گفتن داشته باشند، در گوشه‌ای از شهر تهران در جلوی پای ناکارآمدی مدیران این عرصه تلف کنند؟

    اگر فرض را بر این بگیریم که هزینه های سی و پنجمین جشنواره فجر هم بجا بوده و نتایج مطلوبی را داشته است پس چرا دبیر این جشنواره در بین خبرنگاران در پاسخ به میزان مبلغ مصرفی برای جشنواره می‌گوید: “من مجاز نیستم این بودجه را اعلام کنم، چون با وزارت ارشاد قرارداد بستم و آنها وظیفه دارند اگر خواستند براساس سیاست‌هایشان این بودجه را اعلام کنند.” آیا این پنهان کاری و احتیاط سرچشمه‌ای غیر از ناکامی در اجرای این برنامه‌ها داشته است؟

    جشنواره فجر بهمن ۹۵ دلیل روشنی بر این بود که ناخدای این کشتی فرهنگی نمی‌دانسته است که مدیریت فرهنگی هم گواهینامه می‌خواهد. مبلغی گزاف برای برنامه اکران فیلم‌هایی که درد روزگارمان را نفهمیده‌اند و به حال خوب مردمانمان چنگ زده و حال کسانی را که خوب نیستند را نیز به هم می‌زنند. فیلم‌هایی که گویا با ایده‌های نو و جدید قهر کرده‌اند و البته از حق نگذریم که فیلم‌های خوب اندکی هم در جشنواره حضور داشتند که متاسفانه در اغلب آنها رد پایی از مدیران دولتی در آنها دیده نمی‌شود. چرا و چگونه بازیگری را که رزومه و تحصیلاتش هیچ ارتباطی با مدیریت فرهنگی نداشته و شغلش بازی جلوی دوربین بوده است را لقب مشاور برای اجرای برنامه‌های جشنواره داده‌اند؟

    آیا لباس مشاور بودن به تن این مشاور هنری بی‌قواره و بزرگ نبوده است و اگر نه پس چرا فتح و فتوح خاصی را در این بخش شاهد نبوده‌ایم؟ مدیر روابط عمومی جایی اظهار داشته‌اند که فلان شخص برای مشاور بودنش انقدر تومان دریافت داشته‌اند و در ادامه ایشان برای افرادی که در دستمزد دریافتی ایشان اغراق می‌کنند ابراز ناراحتی کرده‌اند! اما بحث اصلی اینجا است که به چه حقی بودجه ملّی و مردمی کسانی را که دغدغه پیاده سازی فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی را در همه جا از جمله سینما و جشنواره‌اش دارند، به کسی می‌دهند که در این موضوع نه تجربه کارآمد خاصی داشته و نه برنامه متفاوتی را به اجرا گذاشته است!

    مسئله این نیست که دستمزد را چرا کم و یا زیاد پرداخت کرده‌اید بلکه به چه حقی و چرا به چنین شخصی پرداخت کرده‌اید؟ در این اوضاع ملتهب و اسف‌بار سازمان سینمایی، مسئله دیگری رخ می‌نمایاند که فرق بین اصحاب رسانه دلسوز را از رسانه‌چی‌های هوچی‌گر نمایان می‌کند.

    به چند سال عقب‌تر که باز گردیم چند فیلم فاخر را می‌بینیم که حین تخصیص بودجه برای ساخت آنها، عده‌ای فریادزنان بر این مسئله تاختند که چرا این مقدار بودجه را به جای ساخت یک فیلم، صرف چند فیلم نمی‌کنید؟ از بحث نگاه کمّی گرایانه و سطحی‌نگر این افراد که گذر کنیم، اینک باید ببینیم که چرا برخی از این افراد مثلا دلسوز در مقابل این اسراف تاسف آور جشنواره‌ای، ترجیح می‌دهند قهوه‌شان را میل کنند و سیگار آمریکایی‌شان را آتش بزنند و خود و روحیه لطیفشان را وارد این مباحث نکنند؟

    البته قابل تامل است که این رقم مصرفی جشنواره سی و پنجم که در سامانه دسترسی آزاد اطلاعات دولتی ارائه شده، آیا تمام بودجه مصرفی جشنواره بوده و یا صرفا بودجه دولتی آن سوای اسپانسرهای خصوصی‌ای که می‌توانند در هزینه‌ها مشارکت داشته باشند بوده است؟ مشکل و نگرانی از صرف بودجه برای ارتقای فرهنگ جامعه نبوده بلکه مسئله اینجا است که چرا در برابر مصرف این مقدار از هزینه، نه تنها اتفاق خوشایند محسوسی را در سبک زندگی صحیح شاهد نیستیم بلکه بسیاری از آثار، نمکی بر زخم آنانی است که شمشیر خونین دشمن فرهنگ اصیلمان را در آثار برخی از فیلم‌سازان تایید شده جشنواره فجر نظاره‌گر بوده‌اند!

    منبع: @resanehenghelab

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.