💢چرا مارلون براندو به جنگلهای کامبوج پناه برد؟
فیلمهای زیادی پیرامون جنگ آمریکا با ویتنام ساخته شده است. برخی از آنها تلاش دارند تا با فرافکنی نسبت به این جنگ از آمریکا و سربازانش چهرهای رو سفید و قهرمان بسازند. البته در مقابل این فیلمها آثار دیگری که چهره حقیقی آمریکا را در جنگ خودسرانه خود با ویتنام نشان میدهد وجود دارد که جزو آثار برتر سینمایی در ژانر جنگ قرار گرفتند. فیلمهایی مانند «اینک آخرالزمان»، «جوخه» و «متولد چهارم جولای» و البته «غلاف تمام فلزی». این فیلمها جنایات، تجاوزها و پوچی هدف این جنگ را به خوبی نشان میدهد و در اثر گذاری آنان شکی نیست. اما قطعا فجایع جنگ را در یک اثر سینمای داستانی که از عنصر خیال بهرهمند است نمیتوان به صورت کاملا واقعی نشان داد! بلکه میتوان با قدرت تاثیرگذارتری در سکانسهای مستندی مانند «نسل سوم» دید. مستندی که به خانه صلح، آسایشگاهها و بیمارستانهای شهرهای ویتنام میرود و کودکانی را نشان میدهد که با گذشت سه نسل از دوران جنگ بعلت ورود ماده افلیج کنندهای بنام «عامل نارنجی» بصورت وحشتناکی بدنیا میآیند. ظاهری که حتی در خواب هم نمیتوان و نباید دید. چشمانی که کامل در سر فرو رفتهاند و مانند زامبیها شدهاند، بدنهایی که نیمی رشد کرده است و نیمی کوتاه مانده است، دست و پاهای کج و عقب ماندگی و صدها مورد عجیب و دردآوری که قلب هر انسانی را به درد میآورد. البته این افراد با امید و عشق به زندگی به حیات خود ادامه میدهند اما همواره هراس این را دارند که فرزندان خود چگونه بهدنیا خواهند آمد؟
حال بخاطر میآورم که چرا کلنل والتر کورتز(۱) اینگونه عقل خود را از دست داد و به جنگلهای کامبوج پناه برد. او از کرده همراهان و فرماندهان جنایتکار خویش عاصی و مجنون شد و بر زمانه و وضعیت انسان معاصر لعنت فرستاد. اما من فقط میتوانم بگویم مرگ بر آمریکا.
۱- سرهنگ والتر کورتز با بازی مارلون براندو در فیلم اینک آخرالزمان ساخته فرانسیس فوردکاپولا محصول ۱۹۷۹
✍️منبع: @resanehenghelab
📌گفتمان علمی فرهنگی دانشگاه گلپایگان
🔸golpayegan university of technology